از عبودیت تا ربوبیت

با عبادت خدا میتوان به حدی ازمقام خدایی رسید.

از عبودیت تا ربوبیت

با عبادت خدا میتوان به حدی ازمقام خدایی رسید.

از عبودیت تا ربوبیت

الْعُبُودیّةُ جَوْهَرَةٌ کُنْهُهَا الرُّبُوبِیَّةُ

از عبودیّت تا ربوبیّت‏

در بدو امر به نظر مى‏رسد که تعبیر زننده‏اى است: از بندگى تا خدایى!! مگر ممکن است بنده‏اى از مرز بندگى خارج گردد و پا در مرز خدایى بگذارد؟ «أَیْنَ التُّرابُ وَرَبّ الأَرْبابِ» «1».

راست است، ولى مقصود از ربوبیّت خدایى نیست، ربوبیّت یعنى خداوندگارى نه خدایى.
هر صاحب قدرتى خداوندگار آن چیزهایى است که تحت نفوذ و تصرّف اوست.
جناب عبدالمطّلب به ابرهه که به قصد خراب کردن کعبه آمده بود گفت: «إِنّى رَبُّ الإِبِلِ وَإِنَّ لِلْبَیْتِ رَبّاً» «2».
مى‏دانیم که بشر طالب قدرت است، همواره در تلاش بوده و هست که راهى پیدا کند بر خود و بر جهان تسلّط پیدا کند. فعلًا درباره این که چه راه‏هایى را براى این هدف برگزیده و در آن راه کامیاب و یا ناکام شده است کارى نداریم.
در میان آن راه‏ها یک راه است که وضع عجیبى دارد، از این نظر که انسان تنها وقتى از این راه استفاده مى‏کند که چنان هدفى نداشته باشد، یعنى هدفش کسب قدرت و تسلّط بر جهان نباشد، بلکه هدفش در نقطه مقابل این هدف باشد، یعنى هدفش تذلّل، خضوع و فنا و نیستى از خود باشد. آن راه عجیب راه عبودیّت است.

مراحل ربوبیّت‏
کمال و قدرتى که در اثر عبودیّت و اخلاص و پرستش واقعى نصیب بشر مى‏گردد، منازل و مراحلى دارد.
اوّلین مرحله:
الهام‏بخش و تسلّطبخش انسان به نفس خویشتن است. به عبارت‏ دیگر کم‏ترین نشانه قبولى عمل انسان نزد پروردگار این است که بینشى نافذ پیدا مى‏کند، روشن و بیناى خود مى‏گردد:
[إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً] «3».
اگر [در همه امورتان‏] از خدا پروا کنید، براى شما [بینایى و بصیرتى ویژه‏] براى تشخیص حق از باطل قرار مى‏دهد.
و نیز مى‏فرماید:
[وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا] «4».
و کسانى که براى [به دست آوردن خشنودى‏] ما [با جان و مال‏] کوشیدند، بى‏تردید آنان را به راه‏هاى خود [راه رشد، سعادت، کمال، کرامت، بهشت و مقام قرب‏] راهنمایى مى‏کنیم.
...
http://www.erfan.ir/article/article.php?id=46499

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خواص» ثبت شده است

بیانات رهبری در دیدار فرماندهان لشکر 27 محمد رسول‌الله (ص) ۱۳۷۵/۰۳/۲۰

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم

 

اللّهمِ‌ سدِّد السِنتنا بِالصَّوابِ وَالحِکمَةِ

 

یکی از نکات برجسته در فرهنگ اسلامی، که مصداقهای بارزش، بیشتر در تاریخ صدر اسلام و کمتر در طول زمان دیده میشود، فرهنگ رزمندگی و جهاد استجهاد هم فقط به معنای حضور در میدان جنگ نیست؛ زیرا هر گونه تلاش در مقابله با دشمن، میتواند جهاد تلقّی شودالبته بعضی ممکن است کاری انجام دهند و زحمت هم بکشند و از آن، تعبیر به جهاد کنند. اما این تعبیر، درست نیست. چون یک شرط جهاد، این است که در مقابله با دشمن باشد. این مقابله، یک وقت در میدان جنگِ مسلّحانه است که جهاد رزمی نام دارد؛ یک وقت در میدان سیاست است که جهاد سیاسی نامیده میشود؛ یک وقت هم در میدان مسائل فرهنگی است که به جهاد فرهنگی تعبیر میشود و یک وقت در میدان سازندگی است که به آن جهاد سازندگی اطلاق میگرددالبته جهاد، با عنوانهای دیگر و در میدانهای دیگر هم هست. پس، شرط اوّلِ جهاد این است که در آن، تلاش و کوشش باشد و شرط دومش این‌که، در مقابل دشمن صورت گیرد.

۰۸ بهمن ۹۲ ، ۲۲:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر