از عبودیت تا ربوبیت

با عبادت خدا میتوان به حدی ازمقام خدایی رسید.

از عبودیت تا ربوبیت

با عبادت خدا میتوان به حدی ازمقام خدایی رسید.

از عبودیت تا ربوبیت

الْعُبُودیّةُ جَوْهَرَةٌ کُنْهُهَا الرُّبُوبِیَّةُ

از عبودیّت تا ربوبیّت‏

در بدو امر به نظر مى‏رسد که تعبیر زننده‏اى است: از بندگى تا خدایى!! مگر ممکن است بنده‏اى از مرز بندگى خارج گردد و پا در مرز خدایى بگذارد؟ «أَیْنَ التُّرابُ وَرَبّ الأَرْبابِ» «1».

راست است، ولى مقصود از ربوبیّت خدایى نیست، ربوبیّت یعنى خداوندگارى نه خدایى.
هر صاحب قدرتى خداوندگار آن چیزهایى است که تحت نفوذ و تصرّف اوست.
جناب عبدالمطّلب به ابرهه که به قصد خراب کردن کعبه آمده بود گفت: «إِنّى رَبُّ الإِبِلِ وَإِنَّ لِلْبَیْتِ رَبّاً» «2».
مى‏دانیم که بشر طالب قدرت است، همواره در تلاش بوده و هست که راهى پیدا کند بر خود و بر جهان تسلّط پیدا کند. فعلًا درباره این که چه راه‏هایى را براى این هدف برگزیده و در آن راه کامیاب و یا ناکام شده است کارى نداریم.
در میان آن راه‏ها یک راه است که وضع عجیبى دارد، از این نظر که انسان تنها وقتى از این راه استفاده مى‏کند که چنان هدفى نداشته باشد، یعنى هدفش کسب قدرت و تسلّط بر جهان نباشد، بلکه هدفش در نقطه مقابل این هدف باشد، یعنى هدفش تذلّل، خضوع و فنا و نیستى از خود باشد. آن راه عجیب راه عبودیّت است.

مراحل ربوبیّت‏
کمال و قدرتى که در اثر عبودیّت و اخلاص و پرستش واقعى نصیب بشر مى‏گردد، منازل و مراحلى دارد.
اوّلین مرحله:
الهام‏بخش و تسلّطبخش انسان به نفس خویشتن است. به عبارت‏ دیگر کم‏ترین نشانه قبولى عمل انسان نزد پروردگار این است که بینشى نافذ پیدا مى‏کند، روشن و بیناى خود مى‏گردد:
[إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً] «3».
اگر [در همه امورتان‏] از خدا پروا کنید، براى شما [بینایى و بصیرتى ویژه‏] براى تشخیص حق از باطل قرار مى‏دهد.
و نیز مى‏فرماید:
[وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا] «4».
و کسانى که براى [به دست آوردن خشنودى‏] ما [با جان و مال‏] کوشیدند، بى‏تردید آنان را به راه‏هاى خود [راه رشد، سعادت، کمال، کرامت، بهشت و مقام قرب‏] راهنمایى مى‏کنیم.
...
http://www.erfan.ir/article/article.php?id=46499

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

راه‏هاى تزکیه نفس

جمعه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۳۱ ق.ظ

مقدمه

از جمله دلایل تاثیر سخنان امام خمینى (ره)، بر امت اسلامى ایران، این است که سخنان ایشان برخاسته از اندیشه‏هاى ناب اسلامى، و به ویژه از سرچشمه وحى، قرآن کریم، بوده است. دلیل دیگر تاثیر سخنان امام، این است که ایشان به آنچه مى‏گفتند عمیقا معتقد بودند، و خود را ملزم به عمل به آن‏ها مى‏دانستند. یکى از موضوعاتى که بطور مکرر در سخنان و آثار امام (ره)، تکرار مى‏شد، سفارش به تزکیه نفس بود. ایشان در دیدار با روحانیون، مربیان، مسئولین، و در بسیارى از موقعیت‏ها این ندا را تکرار مى‏کردند که: از خود شروع کنید و تا جوان هستید به خودسازى بپردازید.

ایشان تزکیه نفس را مقدم بر هر تلاش دیگرى مى‏دانستند، و آن را جهاد اکبر مى‏نامیدند. اثر ارزنده‏اى نیز در این زمنیه تحت عنوان مبارزه با نفس یا جهاد اکبر به یادگار گذاشتند. به نظر مى‏رسد هدف دشمنان فرهنگ اسلامى در شرایط کنونى این باشد که جامعه اسلامى توسط خود مسلمانان به انحطاط کشیده شود. در این جا یک نکته ظریف روان‏شناسانه نیز قابل تامل است، و آن این است که در یک جامعه اسلامى به خاطر تاکیدات مکرر و سفارشات و پند و اندرزها و امر و نهى‏هاى فراوان، اگر مراقب نباشیم، حالات روانى ما به سوى حالت‏هاى متضاد، گرایش مى‏یابند، و ما خود بدون آن که متوجه باشیم، عاملین اصلى تهاجم فرهنگى خواهیم بود، که در این صورت دشمنان انقلاب اسلامى به کمک خود ما، به هدف خود که تهى کردن جامعه اسلامى از محتواى اسلامى آن است، خواهند رسید. مبادا آن روزى که جامعه اسلامى تجلى ارزش‏هاى اسلامى نباشد، و از اسلام تنها ظاهر و پوسته‏اى دیده شود.

تعریف

براى روشن شدن مطلب باید ابتدا ببینیم منظور از تزکیه نفس چیست؟ تزکیه نفس عبارت است از پاک کردن نفس خود از آلودگى‏هاى اخلاقى به منظور گام برداشتن در جهت فضائل اخلاقى، که در نهایت موجب کمال و سعادت واقعى در دنیا و آخرت مى‏شود.

تزکیه نفس، از موضوعات اساسى روان‏شناسى اسلامى است که در روان‏شناسى غربى جایگاهى ندارد. بنابراین مى‏توان گفت: تزکیه نفس یکى از وجوه افتراق روان‏شناسى اسلامى و روان‏شناسى غربى است. در واقع روان‏شناس مسلمان، بدون تزکیه نفس، قادر نخواهد بود نقش خود را به عنوان یک روان‏شناس در امت اسلامى ایفا کند. روان‏شناسى که اعتقاد به تزکیه نفس ندارد، و حاضر نیست عادت‏هاى نامطلوب اخلاقى و نفسانى خود را بپذیرد و کنار بگذارد، زیانش براى جامعه اسلامى، بیشتر از نفعش خواهد بود. بنابراین بر برنامه‏ریزان نظام روان‏شناسى کشور است که لحظه‏اى در برنامه‏ریزى‏هاى خود تردید کنند و از خود سئوال کنند آیا تزکیه نفس که از موضوعات اساسى فرهنگ اسلامى است و حجم عظیمى از آیات و روایات و احادیث را به خود اختصاص داده است، در نظام کنونى روان‏شناسى کشور جایگاهى دارد؟

سئوال دیگر این است که آیا نظام کنونى روان‏شناسى، مشاوره و تربیتى کشور پاسخگوى نیازهاى جامعه اسلامى ایران هست‏ یا خیر؟

آیا این همه صرف وقت، انرژى و نیروى انسانى در بسیارى از این رشته‏ ها بازده اقتصادى، اجتماعى، علمى و فرهنگى لازم را دارد؟

 

ضرورت

تهذیب نفس، موجب تقوا، خویشتن‏دارى، نورانیت دل، روشن‏بینى، و آینده ‏نگرى مى‏شود، و چنان قدرت روحانى عظیمى در یک رهبر ایجاد مى‏کند که ملتى یک صدا پشت‏ سر او به مبارزه برمى‏خیزند، و با دست‏هاى خالى بر رژیم تا دندان مسلحى، تنها به مدد اعتقاد و ایمان ، پیروز مى‏شوند و استکبار جهانى را تحقیر مى‏کنند. (مراجعه شود به فرمایشات حضرت امام (ره) در این زمینه که: آمریکا گفته است جمهورى اسلامى ایران ما را تحقیر کرد).

اگر انسان بداند از کجا آمده است، اکنون در چه وضعیتى است، و در نهایت‏به کجا خواهد رفت، آن‏گاه درمى‏یابد که تزکیه نفس بهترین ره‏توشه انسان است که لحظه‏اى در آن تردید جایز نیست. این موضوع به خصوص در مورد اولیاء و مربیان اهمیت ویژه‏اى مى‏یابد. امام (ره)، به صراحت گفته‏اند: "مربى مردم باید خودش منزه باشد مهذب باشد" (صحیفه نور جلد 7 صفحه 186). در جاى دیگر مى‏گویند: ماه رمضان‏ها مى‏آید و مى‏رود و ماه‏ها یکى پس از دیگرى مى‏روند و عمرها هم مى‏رود، آنچه که باقى مى‏ماند آن صفحات اعمال شماست که در قلب شما ثبت است و شاید نامه عمل هم همان باشد. قلب شما نسبت به دنیا چه بوده است، دنیا با قلب شما چه کرده است، و شما توجه‏تان به دنیا چه اندازه بوده است. آن روز که دستتان نمى‏رسید زاهد و عابد بودید، آن روزى که دستتان رسید خداى نخواسته عکس آن بود؟...

اولیاء خدا آن چیزى که پیش‏شان مهم بود تهذیب نفس بود و دل کندن از غیر خدا و توجه به خدا. تمام مفاسدى که در عالم واقع مى‏شود از این توجه به خود است در مقابل توجه به خدا، تمام کمالاتى که براى اولیاء خدا و انبیاء خدا حاصل شده است، از این دل کندن از غیر و بستن به اوست و علامات این مسائل در اعمال ما ظاهر مى‏شود (صحیفه نور، جلد 18، صفحه 18)

آلودگى نفس، تدریجى است، و هیچکس نیز در امان نیست ‏باید هوشیار بود. امام (ره) در این زمینه در دیدار با نمایندگان مجلس مى‏فرمایند:

همه اینهائى که مى‏بینید فاسد شدند این‏طور نبودند که اینها از اول به این درجه از فساد بودند... این‏طور هم نبودند که یک دفعه جهش کرده باشند از یک مرتبه‏اى به مرتبه بالاى فساد، این‏طور هیچ وقت نبوده است. این به تدریج واقع شده است... شیطانى که در باطن انسان است‏ با کمال استادى انسان را به تباهى مى‏کشد. . . همه اینهائى که فاسد شدند به تدریج فاسد شدند، هیچ‏کس یک دفعه فاسد نشده است و هیچ یک از ماها هم باید تصور نکنیم که مامون از این هستیم که فاسد بشویم...

اگر محاسبه کند آدم شب از خودش و خودش را در محاسبه قرار دهد که امروز تو این صحبت را کردى، این مبدا، مبدا شیطانى بوده است، نه مبدا انسانى و الهى، ممکن است کم‏کم دنبال این برود که اصلاح کند، و اگر این کار را نکند و همان رویه را تعقیب بکند، هیچ بعید ندانید که یک نفر زاهد، عابد مسلمان، یک انسان فاسد شقى از کار درآید.

 

مامون نیست هیچ کس. از کجا آغاز کنیم؟

اکنون که ضرورت و اهمیت تزکیه نفس به عنوان یک تکلیف و جهاد عظیم براى مسلمانان و به ویژه روانشناسان مسلمان مطرح شد، این سؤال اساسى مطرح مى‏شود که از کجا آغاز کنیم و چگونه این راه نجات و رستگارى را دنبال کنیم؟ در زیر به برخى از توصیه‏هاى حضرت امام(ره) در این زمینه اشاره مى‏شود.

1- یقظه و بیدارى

اول منزل از منازل انسانیت منزل یقظه و بیدارى است، چنانچه مشایخ اهل سلوک در منازل سالکان بیان فرموده‏اند.

آنچه لازم است‏ بیان شود این است که انسان تا تنبه پیدا نکند که مسافر است و لازم است از براى او سیر و داراى مقصد است و باید به طرف آن مقصد ناچار حرکت کند و حصول مقصد ممکن است، "عزم" براى او حاصل نشود و داراى "اراده" نگردد (چهل حدیث، صفحه 174)

2- نیت خالص

اى عزیز، علاج، در این است که انسان که مى‏خواهد علمش الهى باشد وارد هر علمى که شد مجاهده کند و با هر ریاضت و جدیتى شده قصد خود را تخلیص کند. سرمایه نجات و سرچشمه فیوضات، تخلیص نیت و نیت‏ خالص است... در حدیث وارد است که کسى که اخلاص ورزد از براى خدا چهل "صباح"، جارى گردد چشمه‏هاى حکمت از قلبش به زبانش.

اخلاص چهل روزه این است آثار و فوایدش، پس شما که چهل سال یا بیشتر در جمع اصطلاحات و مفاهیم در هر علمى کوشیدید و خود را علامه در علوم مى‏دانید، و در قلب خود اثرى از حکمت و در لسان خود قطره‏اى از آن نمى‏بینید، بدانید تحصیل و زحمتتان با قدم اخلاص نبوده، بلکه براى شیطان و هواى نفس کوشش کردید. پس اکنون که دیدید از این علوم کیفیت و حالى حاصل نشد، چندى براى تجربه هم باشد به اخلاص نیت و تصفیه قلب از کدورات و رذایل بپردازید، اگر از آن اثرى دیدید آن وقت‏ بیشتر تعقیب کنید (چهل حدیث، صفحه 394)

پس اى عزیز، در کارهاى خود دقیق شو و از نفس خود در هر عمل حساب بکش و او را در برابر هر پیش‏آمدى استنطاق کن که آیا اقدامش در خیرات و امور شریفه براى چیست؟ مى‏خواهد براى خدا مسئله بفهمد یا بگوید یا مى‏خواهد خود را از اهل آن قلمداد کند؟ چرا سفر زیارتى که رفته با هر وسیله است به مردم مى‏فهماند؟ چرا صدقاتى را که در خفا مى‏دهد راضى نمى‏شود که کسى از او مطلع نشود؟

ملتفت باش که در مناظره با نفس گول شیطنت او را نخورده باشى و عمل ریایى را با صورت مقدس به خوردت ندهد.

اگر ما بنده مخلص خدائیم چرا شیطان در ما این‏قدر تصرف دارد. اگر شما مخلصید، چرا چشمه‏هاى حکمت از قلب شما به زبان جارى نشده؟ پس بدان اعمال ما براى خدا نیست و خودمان هم ملتفت نیستیم و درد بیدرمان همین جاست (چهل حدیث صفحه 50-51)

3- سپاس نعمت‏هاى بیکران الهى

از امورى که انسان را معاونت کامل مى‏نماید در مجاهده با نفس و شیطان، و باید انسان سالک مجاهد خیلى مواظب آن باشد، تذکر است. بدان که از امور فطریه که هر انسان فطرتا بدان حکم مى‏کند، احترام منعم است. و هرکس در کتاب ذات خود اگر تاملى کند، مى‏بیند که مسطور است که باید از کسى که به انسان نعمتى داد، احترام کند. و معلوم است، هرچه نعمت‏ بزرگتر باشد، و منعم در آن انعام بى‏غرضتر باشد، احترامش در نظر فطرت لازمتر و بیشتر است.

مثلا اگر دکترى شما را از کورى نجات داد، فطرتا او را احترام مى‏کنید و اگر از مرگ نجات داد، بیشتر احترام مى‏کنید. اکنون ملاحظه کن نعمت‏هاى ظاهره و باطنه که مالک الملوک، جل شانه، به ما رحمت کرده، که اگر جن و انس بخواهند یکى از آن‏ها را به ما بدهند، نمى‏توانند و ما از آن غفلت داریم...

همین‏طور قدرى متذکر شو سایر نعم الهى را از قبیل صحت‏ بدن... و قواى باطنه از قبیل خیال، و وهم و عقل و غیر آن، که هر یک منافعى دارد، که حد ندارد. تمام این‏ها را مالک الملوک به ما عنایت فرموده، بدون این که از او بخواهیم، و بدون این که بر ما منتى تحمیل فرماید. و به این‏ها نیز اکتفا نفرموده، و انبیاء و پیغمبران فرستاده و کتبى فرو فرستاده و راه سعادت و شقاوت... را به ما نموده... بدون این که به طاعت و عبادت ما احتیاجى داشته باشد، یا به حال او طاعت و معصیت ما فرقى کند.

فقط از براى نفع خود ما، امر و نهى فرموده. بعد از تذکر این نعمت‏ها، و هزاران نعمتهاى دیگر، که حقیقتا از شمردن کل آن تمام بشر عاجز است، چه برسد به جزئیات آن، آیا در فطرت شما احترام همچو منعمى لازم است؟ و آیا خیانت نمودن به همچو ولى نعمتى از نظر عقل چه حالى دارد؟ (چهل حدیث، صفحه 10-11)

4- دوران جوانى زمانى مناسب

هر قدر در جوانى انسان مهذب شد، شد. اگر در جوانى خداى نخواسته مهذب نشد، بسیار مشکل است که در زمان کهولت و پیرى که اراده ضعیف است، و دشمن قوى. اراده انسان ضعیف مى‏شود، و جنود ابلیس در باطن انسان قوى، ممکن نیست دیگر آن وقت، اگر هم ممکن باشد، بسیار مشکل است. از حالا به فکر باشید، از جوانى به فکر باشید، الان هر قدمى که شما بر مى‏دارید رو به قبر است. . . فکر این مطلب را بکنید که قضیه نزدیک شدن به مرگ است، و هیچکس هم سند به شما نداده است که 120 سال عمر مى‏کنید... هیچ کس سندى ندارد. ممکن است همین حالا خداى نخواسته، سندى نیست. باید فکر کنید، باید در این مطالب تامل کنید، مراقبه کنید. اخلاق خودتان را مهذب کنید، مهذب‏تر کنید انشاءالله (صحیفه نور، جلد1، صفحه‏125)

5- توجه به نقطه ضعف‏هاى خود

بى‏عیب ما نداریم در دنیا و ما باید همیشه توجه‏مان به آن عیوب خودمان باشد... و انسان که بخواهد براى خدا کار بکند و به مقام انسانیت‏ برسد، باید همیشه دنبال این باشد که ببیند چه عیبى دارد. دنبال این نباشد که ببنید چه حسنى دارد، براى این که دنبال این که چه عیبى دارد، مى‏شود که انسان در صدد رفع آن برآید، و دنبال این که چه حسنى دارد، پرده مى‏شود در چشم انسان، و نمى‏تواند عیوب خودش را ببیند (صحیفه نور، جلد 17، صفحه 161)

 

موانع تزکیه نفس

اکنون که به برخى از عوامل تزکیه نفس از دیدگاه امام خمینى (ره) ، اشاره شد، بهتر است‏ به موانع تزکیه و تهذیب نفس نیز، از دیدگاه ایشان، نظرى شود. به امید این که روشنگرى بیشترى در موضوع بحث‏حاصل شود.

1- رجاء سعه وقت

از موانع بزرگ یقظه و بیدارى که اسباب نسیان مقصد و نسیان لزوم سیر شود، و اراده و عزم را در انسان مى‏ میراند، آن است که انسان گمان کند، وقت‏ براى سیر، وسیع است. و این حال طول امل، و درازى رجاء، و ظن بقاء، و امید حیات، و رجاء سعه وقت، انسان را از اصل مقصد، که آخرت است، و لزوم سیر به سوى او، و لزوم اخذ رفیق، و زاد طریق، باز مى‏دارد و انسان به کلى آخرت را فراموش مى‏کند، و مقصد از یاد انسان مى‏رود (چهل حدیث، صفحه 176)

2- حب دنیا

همه خطاها از حب دنیا است. از حب شهرت است. این حب را از دل خود بیرون کنید. بمیرانید این حب را و زنده شوید، به زندگانى اسلام (صحیفه نور، جلد 5، صفحه 166)

3- انکار مقامات

بدترین خارهاى طریق کمال و وصول به مقامات معنویه، ... انکار مقامات و مدارج غیبیه معنویه است، که این انکار روح شوق را مى‏میراند... و آتش عشق را خاموش مى‏کند، و انسان را از طلب بازمى‏دارد (چهل حدیث صفحه 507)

اى عزیز، اولیا را به خود قیاس مکن، و قلوب انبیاء و اهل معارف را، گمان مکن مثل قلوب ماست. دل‏هاى ما غبار توجه به دنیا و مشتهیات آن را دارد و آلودگى در شهوات، نمى‏گذارد مرآت تجلیات حق شود، و مورد جلوه محبوب گردد (چهل حدیث، صفحه 455)

آنچه مهم است، براى امثال ما، آن است که اکنون که محرومیم از مقامات اولیا، انکار آن‏ها را هم نکنیم، و تسلیم باشیم که تسلیم امر اولیا خیلى فایده دارد، و انکار خیلى مضر است (چهل حدیث، صفحه 437)

4- علم بدون ایمان

من چندان عقیده به علم فقط ندارم، و علمى که ایمان نیاورد، حجاب اکبر مى‏دانم (چهل حدیث، صفحه 457)

5- دعوا و مجادله

دعواهاى ما دعوائى نیست که براى خدا باشد... همه ما از گوشمان بیرون کنیم که دعواى ما براى خداست، ما براى مصالح اسلامى دعوا مى‏کنیم... دعواى من و شما، و همه کسانى که دعوا مى‏کنند همه براى خودشان است (صحیفه نور، جلد 14، صفحه 245)

 

6- لذت‏هاى دنیوى

بدان که نفس در هر حظى که از این عالم مى‏برد، در قلب اثرى از آن واقع مى‏شود، که آن تاثر از ملک و طبیعت است و سبب تعلق آن است‏به دنیا. و التذاذات، هرچه بیشتر باشد، قلب از آن بیشتر تاثر پیدا مى‏کند، و تعلق و حبش بیشتر مى‏گردد، تا آن که تمام وجهه قلب به دنیا و زخارف آن گردد. و این، منشا مفاسد بسیارى است. تمام خطاهاى انسان، و گرفتارى به معاصى، و سیئات براى همین محبت و علاقه است (چهل حدیث، صفحه 123)

 

 

راه‏هاى تزکیه نفس

 

1- صراط مستقیم

صراط مستقیم، آن صراطى است، که یک طرفش اینجاست، و یک طرفش خداست. مستقیم، راه صاف است. هر انحرافى از هر طرف، انحرافى است که انسان را از راهش بازمى‏دارد. و مى‏کشدش به طرف ظلمت‏ها (صحیفه نور، جلد 12، صفحه 126)

2- مراقبه

باید خودتان، مراقبت‏ خودتان را بکنید، و وادار کنید کسانى از شما مراقبت کنند. باید همیشه انسان مراقب خود باشد. مى‏خواهد نماز بخواند، مراقبت کند از نمازش، که مبادا دست او در کار باشد، دست نفس اماره در کار باشد. . . همه باید از خودشان مراقبت کنند (صحیفه نور، جلد 16، صفحه 175)

3- محاسبه

محاسبه یکى از امورى است که در سیر انسانى باید باشد که در آخر شب فکر کند به این که تو امروز که با این آقا اختلاف دارى ... ریشه‏اش چیست؟ براى خداست؟ این عیبى که شما در او مى‏گوئید در خودتان نیست؟ این چیزى را که در دیگران بزرگ مى‏شمارید، و در خودتان هرچه مى‏توانید کوچکش مى‏کنید، و پرده‏پوشى مى‏کنید، این عمل شیطانى نیست؟ (صحیفه نور، جلد 18، صفحه 47)

هرکس که مى‏خواهد صحبت کند، باید توجه کند که چه مى‏خواهد بگوید، آیا در این چیز رضاى خدا هست، آیا دعوت به خودش هست، یا دعوت به خدا، بعد هم که صحبت کرد بنشیند که آیا این صحبت‏ براى این بود، یا براى آن. این راهى است‏براى سیر انسان به خدا که مراقبت کند از خودش، و بعد از مراقبت، محاسبه نماید.

4- احساس در محضر خداوند بودن

دائمى کردن نام و یاد خداوند در اندیشه و اعمال، و احساس حضور در محضر خداوند، مى‏تواند بسیار راهگشا و مفید باشد، و بارها مورد تاکید امام خمینى (ره) قرار گرفته است. به عنوان نمونه مراجعه کنید به سخن معروف ایشان:

"عالم محضر خداست. در محضر خدا معصیت نکنید".

 

نتیجه‏ گیرى

تزکیه نفس، یکى از موضوعات اساسى روان‏شناسى است که آثار درمانى و پیشگیرى فراوانى داردو متاسفانه به دلیل تسلط روان‏شناسى غربى، بر نظام روان‏شناسى کشور، و بى‏توجهى به این موضوع در روان‏شناسى غربى، تاکنون مورد غفلت واقع شده است. سزاوار است که آثار روانى و اجتماعى تزکیه نفس، و راه‏هاى عملى آن، به ویژه براى جوانان با روش‏هاى مناسب، و قابل اجرا تهیه و تدوین شود، و آثار آن مورد بررسى تجربى، و تجزیه و تحلیل علمى، قرار گیرد. به امید این که، با وارد شدن این موضوع حیاتى و انسانى در برنامه روزانه روان‏شناس مسلمان، موجبات افزایش میزان کارآئى نظام روان‏شناسى کشور، فراهم گردد

 

نظرات  (۲)

۰۲ مرداد ۹۲ ، ۲۰:۱۲ فخری مرجانی

سلام

خداقوت. مطلب بسیار خوب و آموزنده ای بود در این ماه رمضان که ماه خود سازی است

سلام
مطلب بسیار خوب و مفیدی بود.
و به خاطر های لایت کردن نکات مهم و اهم متن هم ممنون.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی